هزار نکته در چند پند شیخ
امروز داشتم وسط کاغذ ماغذ هایم دنبال چیزی می گشتم که چشمم خورد به یک نوشته طنز. این طنز رو در سال 86 برای برنامه استقبال از ورودی های جدید استفاده کرده بودیم. نویسنده اش را نمی دانم کیست. فقط می دانم به قلم یکی از برادران بود. دیدم واقعاً مطلب بامزه ایست و حیف است به تاریخ سپرده شود. گفتم اینجا ثبتش بکنم. از آنجایی که نویسنده خود، اسمش را در انتهای متن نیاورده بود، برداشتم اینست که آوردنش در اینجا مشکلی نداشته باشد. البته حق چاپ برای جاد شهید رجایی محفوظ است!
هزار نکته در چند پند شیخ
نامه ای شامل ؟ (تعداد آن مشخص نیست) پیام، نصیحت،اندرز،حکمت یا نکته کنکوری – البته در حال حاضر دانشگاهی- از شیخ الجناب جاد ابن رجا برای یک ورودی جدید که بعد از کند و کوهای چند سال پیش در دانشگاه پیدا شد و با زحمت بازخوانی شده:
بدان ای جان تو که در معرض این کلام قرار گرفته و آن را از نظر بگذرانی نامه ای نوشته که در همه عمر چنین مکتوبه ای نه شیخ نگاشته نه سعدی برداشته و نه حافظ گذاشته. پند هایی در قالب نکات آورده که همه لطایف الحکمی است ناب برای افراد باب و ناباب که از آوردن آن جمله حکیمان سقراط و بقراط و لقمان و دیگران وامانده و درمانده و این جناب با خون خود این حِکَم آب داده و بدین گونه برایت آورده:
منهای دوم) اصل قصه یا همون نکته ها رو یه جور دیگه نوشتم.1
1.تغییر قلم، لحن،آهنگ، مخاطب، گوینده و سبک از اعجازات عجیب شیخ است که در جای جای متن به آن بر می خورید.
منهای یکم) ضمن عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی و ارادت به ورودی های جدید سال 86 بقیه نکات رو بخون و آویزه دل و جان و گوش کن:
صفرم) خسته نباشید! هم اونهایی که یکسال زحمت کشیدن و وارد دانشگاه شدن و هم اونهایی که سالهاست دارن زحمت می کشن؛از این به بعد و همیشه یادت باشه از دماغ فیل نیفتادی. یعنی غرور نگیردت، خودت باش و خاکی باش! – البته منظورم معاون دانشجویی نیست- منظورم اینه که اگه بارون بارید گِل بشی! چراش تو نکته اوله:
نکته اول) چون امسال از هر سه نفر دو نفر اومدن دانشگاه اون هم از نوع ملیش( به همت دولت نهم)؛ با خدمات جناب آقای جاسبی و دانشگاه آزاد که این آمار میاد از هر 3 نفر 5 نفر! ( این نوشته اصلاً سیاسی نیست، نترس بقیشو بخون این یکی رو همین جوری گفتم)1
1.شیخ پیشگو نیز بوده و آینده را پیش بینی کرده به گونه ای که گویا خود الان زنده اند (خدایش بیامرزد)
دوم) اما اینکه بعدش قراره کجا برید ، دو مسئله است! یا معلم می شید که گل سرسبد هر چی کارمند و فرهنگیه می شید (البته اگه شعارها محقق بشه) یا اینکه به هر حال دولت نهم یه شعارهایی برا جوونا داده دیگه، می تونی تا این دولت عمرش تموم نشده به سرعت نور فارغ التحصیل شی و بعد هم ازدواج کنی، چن صد جور وام بگیری و راحت زیر یه چتر زندگی کنی، چون خونه –اونم تو تهرون- بی خونه.
سوم) احتمالاً وقتی اسمتون رو توی روزنامه یا همون اینترنت( حالا به من چه که توی شهر یادهاتتون ADSL
نبود و تو با پای پیاده یا الاغ مجبور شدی بیای شهر(چون بنزین نداشتی) و کلی پول بدی تا ثبت نام کنی و انتخاب رشته کنی ...) چون طولانی شد باقیش تو نکته بعدِ:
نکته بعد) دیدی خیلی خوشحال شدی اما! اما بدان ای جوان دانشجو که افراد-1 و اصناف0 و اَستاد1 و اَکرام2 و اَشکاد3 و اعمالی هستند که در کمین این خوشحالی اند اگر به نصایح اینجناب نگوشی5 و من تو را در این جایگاه بدان ها بیم دهم اگر بیم گیرنده باشی.
-1 اینجا منظور دانشجویان است. 0 اینجا منظور همان قسمت های مختلف اداری مثل آموزش،اداره رفاه، اداره خوابگاه ها، مدیریت فرهنگی و ... است. 1. جمع استاد 2. جمع کارمند 3.جمع دانشکده که به علت وزن دال آن حذف شده و از آن جمع مکسر فارسی ساخته شده و یا شاید منظور تشکل ها باشد. 4. در آینده خواهد آمد. 5. یعنی گوش نسپاری کنایه از توجه نکردن.
چهارم) کامّا7 آنچه بر آن تزار6 گذشت این بود که همچون طالبانیسم تزار را از ابا و مما5 جدا کردند و در بدو ورود به تفتیش عقاید4 پرداختند و سپس تزار را راهی لانه سیاه چهارداموس 3 کردند که در آنجاسپاهی از تزاران بر صف بدبختی ایستاده بودند تا نام خود را در دانشسرا ثبت کنند و عده ای از مردان و زنان جادیانوسان2 و بدتراسیون1 بدان جا راه یافته بودند و به خیال خام خویش در راهنمایی تزاران می کوشیدند.0
7.اما در زبان یونانی 6.همان دانشجوی ورودی جدید 5.پدر و مادر 4.همان دیدن کارت 3.ساختمان اداری دانشگاه معروف به چهارطبقه .2.اعضای جامعه اسلامی دانشجویان 1. اعضای بسیج دانشجویی
0 فضای حاکم بر این پاراگراف با توجه به گفتمان یک طیف قلیل دانشجویی وابسته از لحاظ فکری و ... است که فقط کتاب ها و نظریات یونان قدیم و حداکثر قرون وسطایی اروپا را در دانشگاه فریاد می کنند –شیخ برای آشنایی ورودیان جدید از ادبیات آنها بهره جسته-
پنجم) پسرجان12 بدان اینجا دانشگاه است و کسی احتمالاً گیر نمی آید که به فکر تو باشد پس از همین ابتدا پاشنه همت ورکش و خودت به فکر خودت باش که خربزه آب است یعنی اگر دنبال علم و یادگیری و فهمیدن و کارشناسی ارشد و ... هستی روی پای استاد و آزمایشگاه و کلاس و کتاب نایست که پای چوبین سخت بی تمکین است و درّ بی عیب خدا.
12.شیخ برای مقابله با نهضت فمینیستی می خواسته نهضت مِنیستی راه بیاندازد.
هفتم) یادتون باشه پشت کتابخونه که جلوش بزرکترین و کحنسال ترین درخت دانشگاه که تنش پر شده از پیچک، دفتر رئیس دانشگاه جناب شیخ الاکبر جناب مسطتاب حضرط دکتر عباس حق اللهی استاد ما در دانشکده "گل و بلبل کنار هم"2رو یاد بگیرید.1و 3
2احتمالاً منظور شیخ با توجه به قرینه دانشکده عمران باشد. 1و3. احتمالاً غلط های املایی مربوط به نوع نوشتار در قدیم است و یا بزرگی، جلال و ابهت رئیس دانشگاه است که شیخ را در موقع نگارش به لکنت نوشتاری واداشته.
پنجم) در خوابگاه همه چیز هست: فضای سبز وسیع، اتاقهای مجهز تک نفره تا n نفره با تخت های نرم و راحت با صداهای موزون برای راحت خوابیدن، سالن های مطالعه خلوت و آرام، فوتبال و والیبال تا آخر شب در بهترین جا در مجاورت کتابخانه، انواع صداها و فریادها و وجود فضای لازم در کنار بیمارستان برای فریاد زدن تمام عقده ها مخصوصاً در شب های امتحان با مدیریت مرکز مشاوره و درمانی خوابگاه واقع در طبقه بالای نمازخانه خوابگاه حافظ، منظره ای بکر رو به اتوبان با گذر انواع وسیله نقلیه،کتابخانه هایی مجزا، سایت های فراوان،یخچال های پر از آب و یخ خالی،به علت اهمیت مورد بعد آن را در نکته ای مجزا می آورم:
نکته ای مجزا) برادر ها موقع انتخاب اتاق ترجیحاً طبقات پایین رو انتخاب کنند تا در صورت خرابی آسانسور (در اکثر طول سال) مجبور نشن 11 طبقه رو از پله ها برای نرم شدن زانوان پیاده بالا برن.
ششم) در سرما و در گرما،تابستان و زمستان،ترم اول و دوم، در تمام ساعات روز، خود را آماده یکی از سه حالت زیر بکنید که مردان روزگار با سختی ساخته شده اند:
الف-صف طولانی سرویس ب- پر نشدن سرویس ج-نبودن سرویس یا ... د- صف بلند ژتون غذا و سرو غذا و کمبود و نبود ژتون 48 ساعت قبل از وعده غذایی
هفتم) دانشجویان و اساتیدی پیدا شوند که همواره سعی در نقد، ذم، نکوهش و بدگویی دبیری بودن تو دارند. به پند شیخ گوش کن و هر جا چنین افراد و اَستادی دیدی خاک بر چهره شان ریز و بگو تو خائنی،و به ملامت آنان مباد که ملول گردی که همانا اینانند دزدان خوشحالیت در پند نکته بعد که گذشت و دسته دیگر را در پند بعد می شناسانمت:
پند بعد) جمله ای از کارکنان ره پویان همان افراد پند هفتم بالا هستند که در مواجهه با ایشان نیز چنان کن که گذشت و معدودی نیز پشت میز هستند تا تو سوال و خواهشی داشته باشی و ایشان حال از تو با بدعنقی خود بستانند. و اما اگر در دانشکده برق هستی کمر همت سفت کن که آنجا اساتید کمر همت به ریختن دانشجویان بسته اند و اعمالی که تو را از آن برحذر می دارم در ادامه آوردم:
ادامه) گوش به طاعنان که تو را ترم صفری خوانند نسپار و جمله درسان را از ابتدا بخوان که اگر ماند برای آخر ترم دیگه نمی تونی جبران کنی و یهو دیدی افتادی یا مشروط شدی.
ادامه2) گوش به عده ای هم نکن که گویند در دانشگاه فقط درس بخوان و بدان که دانشگاه فقط محل تحصیل علم ( به معنای همانچه در دانشگاه تدریس می شود) نیست و باید در آن به کارهای دیگر از جمله تحقیق و پژوهش، کارهای فرهنگی و ... پرداخت و در آن به کسب تجربه در زمینه های گوناگون دست زد.
هشتم) تابلو های تشکل ها رو در رنگ ها و طرح های مختلف در سطح دانشگاه می بینید سه خونه شیروونی در ضلع شرقی دانشگاهه که اولیش بسیج دانشجوییه، دومی جامعه اسلامی دانشجویانه و بعدی انجمن اسلامی دانشجویانه. اگه در این مدت یک سری هدایا و یا پذیرایی هایی جلوی درهای دانشگاه و یا حتی پیشنهاد شرکت در اردو رو شنیدید تعجب نکنید. این روال برنامه های تشکل ها برای ورودی جدیدهاست؛ البته فقط برای آشنایی بیشتر شما با این تشکل هاست. یکی از راه هایی که خیلی می تونید توش تجربه کسب کنید و چیز یاد بگیرید و در آینده ازش بهره ببرید همین فعالیت توی تشکل هاست البته باید حواستون رو جمع کنید و بدونید کجا می رید و افرادشون رو بشناسید بدونید چی می گن و چرا میگن تا عمرتون هدر نره. چون هر گردی گردو نیست! ولی بعد از آشنایی و تحقیق حتماً یکیش رو انتخاب کنید!
آخر) چشم به هم بزنی تموم شده و اونوقت می گی چقدر زود دیر می شود!