سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشت های یک هشتاد و چهاری

پولهای احمدی نژاد

    نظر

چند روز پیش که برای انجام کاری به بانک رفته بودم، از دور جمعیتی میلیونی را دیدم که جلوی در بانک صف کشیده و در آن هوای گرم یکدیگر را هل می دادند و داد و بیداد. . .

بین چند تا درخت که جلوی بانک و در حاشیه پیاده رو وجود داشت، طنابی کشیده بودند و کاغذ هایی را از آنها آویزان کرده بودند. من که تعجب کرده و از خودم می پرسیدم باز چی دارند می دهند که ملت جمع شده؟رفتم جلو و کاغذ ها را خواندم. روی همه آنها لیست هایی از اسامی با مشخصات شناسنامه ای آنها نوشته شده بود.  از یک نفر پرسیدم چه خبر است؟ گفت: امروز پول های احمدی نژاد را می دهند!

 با سوال و جواب بیشتر فهمیدم که در سفری که رئیس جمهور قبل از عید به این منطقه داشته است، برای هر کسی که برای او نامه نوشته و مشکل مالی داشته، مبلغی پول فرستاده و حالا مردم با در دست داشتن شناسنامه می توانند مبلغ کمک ایشان را از بانک دریافت کنند. آن لیست ها هم اسامی نامه نگاران بود.

این طور که دانش آموزانم می گفتند برای هزینه تحصیل100 تومن، درمان 100 تومن، جهیزیه 250 تومن و امرار معاش 200 تومن داده شده است. مدت یک هفته  هم در بانک این برنامه انجام شده است تا تمام مردم پولشان را دریافت کرده اند. ( تخمین بزنید مبلغ کل را. من ریاضیم اسفبار است.) این طور که شنیدم به همه کسانی که نامه نوشته بودند بدون استثنا این مبالغ داده شده است. مراتب تعجب من همچنان افزون می گشت تا اینکه قصد کردم که وارد بانک شوم. در اینجا بود که متوجه شدم اصلا نمی شود. کیپ تا کیپ ایستاده بودند و اصلا نمی گذاشتند کسی بدون نوبت داخل شود. هرچه من قسم و آیه یاد می کردم که آقا من نامه ای نیستم و کار بانکی دارم، بگذارید بروم تو، گوششان بدهکار نبود. تا اینکه یک آقایی که دم در ایستاده و نگهبانی می داد که ملت به داخل هجوم نبرد، متوجه من شد  و دید که به قیافه و سر و شکلم نمی خورد که نامه ای باشم. این بود که به مدد زور بازوی زیادی که داشت، باریکه ای برایم گشود و اطرافیان خشمگین را متقاعد کرد که: ایشان کار بانکی دارند. خلاصه با مشقت زیاد از آن تنگه جبل الطارق گذشتم  و وارد بانک شدم. آنروز چندین نفر از شاگردانم را هم در صف نامه نگاران دیدم.

اگرچه از اقتصاد همانقدر سرم می شود که از قانون اول ترمودینامیک، ولی فکر می کنم این سیاست درستی نیست و از این طریق مشکلات مردم حل نمی شود. فقط مبلغی از کیسه دولت می رود که می توانست در مسیری درست تر هزینه شود. نتیجه ای که از این کار عاید رئیس جمهور می شود اینست که دست مغرضان را برای زدن انگ پوپولیستی بودن به او باز تر می کند.  اینطور که شنیدم خانواده هایی بوده اند که با وضع اقتصادی خوب مثلا پنج تا نامه نوشته اند و از این طریق کاملا بدون زحمت صاحب حدود یک تومن شده اند.  مضاف بر اینکه این کمک ها بدون تحقیق و به همه داده شده است. آیا این کار ممکن نیست روحیه راحت طلبی را در مردم به وجود آورد  و آنها را احیانا بیش از اندازه متوقع کند؟ البته درست است که فاصله بین فقیر و غنی در این کشور آنقدر زیاد است  و سطح محرومیت در این استان  به راستی قابل مقایسه با شهر ها و دیگر مناطق نیست. ولی از طرف دیگر واضح است که با این دویست تومن ها  و به این شکل دادن ها مردم بی نیاز نمی شوند. . .